به قلمرو هم احترام بگذاریم. 

شما را نمی‌دانم، اما من آدم دقیقی هستم و حافظه‌ی خوبی در تمام مسائل مربوط به خودم و دنیای اطرافم دارم. شاید بر حسب تجربه و ملاحظه‌کاری که دارم خیلی چیزها را به روی خودم نیاورم، ولی این به معنای این نیست که متوجه امور اطراف خودم نیستم. زمانی شما نسبت به رفتار کسی بی اهمیت می‌شود که وی را از دایره‌ی نزدیکان و آشنایان مهم خود بیرون انداخته باشید. زمانی در جایی چیزی خواندم که هر انسان قلمرو خود را به طور ناخودآگاه به سه ناحیه تقسیم می‌کند: ناحیه‌ی خویشتن (self)، ناحیه‌ی اقوام و عزیزان، و ناحیه‌ی آشنایان مهم و دوستان نزدیک. بالاخره جایی هم هست که خارج از این ناحیه: کل جامعه، و آن جایی است که کسانی قرار دارند که شما نسبت به رفتار آن‌ها هیچ اهمیتی قائل نمی‌شوید. 

در ناحیه‌ی خویشتن، فقط خودتان حضور دارید. حتی عزیزترین فرد زندگی شما هم خیلی به این ناحیه ورود نخواهد یافت مگر اینکه با فرد بی‌شعور و می طرف باشید که سعی در تجسس روحیات و خصوصیات شما داشته باشد تا بلکه کنجکاوی بیمار گونه‌ای که معمولاً ممکن است از ترس ناشی شده باشد را سیراب کند، و یا تلاشی داشته باشد در جهت کنترل شما! ما همه با این دسته از افراد آشنا هستیم. جایی هست که فقط مختص به من است و به هیچ وجه کسی غیر از خودم را راه نخواهم داد. این ناحیه برای همه‌ی افراد وجود دارد. هر چه فشارهایی که به این ناحیه وارد می‌آید بیشتر باشد و شما بیشتر احساس ناراحتی کنید، زودتر آستانه‌ی تحمل شما در هم می‌ریزد. لذا باید ملاحظه افراد را داشته باشید و نگذارید که آستانه‌ی تحمل‌شان در هم بریزد. به اصطلاح نگذاریم کاسه‌ی صبر کسی لبریز شود». چرا که در این صورت خود کرده را تدبیر نیست» و اگر خشم و پرخاشگری و یا انکار و پس زدن و طرد شدن و یا هر واکنش دیگری در پاسخ روحی دریافت کردیم، نباید گلایه‌مند باشیم. پس قبل از اینکه کسی سر ما فریاد بکشد و یا به کلی ما را طرد کند مواظب رفتارهای خود باشیم. به موقع از احوال آدم‌ها بپرسیم و به موقع بگذاریم در حریم خلوت خود به روحیات خود بپردازند. درک این نکته‌ی ظریف که چه زمان وقت مناسبی برای احوال پرسی و چه زمان وقت آزاد گذاشتن کسی است، کلید موفقیت خیلی از رابطه‌ها و شکل گرفتن عشق‌ها و دوستی‌های عمیق است.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها