همانطور که ما نام غذاهایی مثل پیتزا»، ماکارونی»، اسپاگتی»، همبرگر»، سوسیس»، کالباس»، رست بیف»، اسپرسو»، کافه‌گلاسه» و . را ترجمه نکرده‌ایم، به طریق مشابه اسم غداهای ایرانی را هم نباید ترجمه کرد. ترجمه‌ی نام‌های خاص از اساس اشتباه است. این اسم‌ها قسمتی از فرهنگ ماست که باید توسط دیگران فراگرفته شوند. اگر فکر می‌کنید برای جذب توریست یا برای آموزش غذا به یک خارجی چه باید کرد، خیلی ساده داخل پرانتر توضیحات را در یکی دو جمله به زبان انگلیسی بنویسید.

این مسأله که خیلی‌ها نمی‌دانند فلان خوردنی یا نوشیدنی چیست و چه ترکیبی دارد، یک امر طبیعی است و در همه‌ی جای دنیا محترمانه با آن برخورد می‌شود. هر سؤالی طبیعی است و پاسخ هم داده می‌شود. شما به راحتی می‌توانید با جستجو در گوگل و یوتیوب هر نوع خوردنی رو نوشیدنی را بشناسید و طرز تهیه‌ی آن را هم فرابگیرید. به همین سادگی.

نمی‌دانم چند جا در دنیا هست که این همه هویت‌گریزی در آن وجود داشته باشد. هنوز می‌بینم که به سبک فیلم‌های خنک و بی‌معنی دهه‌ی هفتاد به اینکه نمی‌دانسته‌اند پیتزا با نان اضافه خورده نمی‌شود، یا فرق بین کافی‌شاپ و کافه‌گلاسه چیست می‌خندند و از آن خاطرات حماسی تعریف می‌کنند.

نتیجه:

  1. هر چیزی را که نمی‌دانی باید بپرسی!
  2. فردی که خدمات محصول جدیدی ارائه می‌دهد وظیفه» دارد که آموزش و اطلاع رسانی را هم ضمیمه‌ی کار خود کند.
  3. نام‌های خاص فرهنگی ترجمه نمی‌شوند.
  4. از هویت خود نگریزیم
  5. در خود فرو نرویم. دنیای ما دنیای استاندارد سازی است. برای پخت غذاهای ایرانی دستورهای من درآوردی و خلق‌الساعه اختراع نکنیم. دستورهای دست آن را یاد بگیریم و اگر ابتکاری داریم با نامی جدید آن را ارائه دهیم.
  6. تمام اطلاعات فرهنگی مانند غذاهای ایرانی را بر روی اینترنت قرار دهیم تا هم از فرهنگ خود پاسداری کرده باشیم. هم آن را به جهانیان معرفی کرده باشیم.

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها